لینک ثابت مطلب:
http://toodahani.ir/1393/03/%D8%A8%D...
---------
عمید- تنهاترین من…
تو را این روزها محصور شده میان بزرگان می بینند…کسی که وسط بهشت میدان ها بازی می کند و تمام موقعیت ها به او ختم میشود…تمام توپ ها را کادو پیچ به او میدهند و او فقط ایستاده مقابل دروازه ای که هیچ کس از آن حفاظت نمی کند…تا گلش را به ثمر برساند…
*تو را این روزها هیچ کاره ی میدان میدانند که فقط لقمه های چرب و نرم برایش توی سینی های طلا می آورند تا تناول کند با میوه های تازه چیده شده ی تر وتازه در مطبوع ترین هوای سال در زیباترین منظره های دنیا ….نا سلامی پادشاه فوتبال جهانی…
*اما ما میدانیم که ایگونه نیست…
کینگ لئوی من تو لباس پادشاهیت را در آورده ای و با لباس مردمت به میانه میدان آمده ای…حتی زره نپوشیده ای به سان آن مردم عادی که برای نام کشورشان به میدان آمدند تا بگویی که خودت را بالاتر نمیدانی…
*تو را از خودشان نمیدانستند اما تو هویتت را به زرق و برق کشور دیگر نفروختی…
آمدی تاریخ سازی کنی برای کشورت و مردمی که هیچ جا قدر تو را ندانستند و نمیدانند و این یعنی لیاقتت را ندارند…مردم آرژانتین- باور کن اگر این داستان ها و حرف ها راست باشد- لیاقت تو را ندارند…من باشم رها می کنم میگذارم در عالم خودشان باشند…اما تو اینقدر بزرگی که به این حرف ها هیچ اهمیتی نمیدهی و برایشان از جان و دل مایه میگذاری…و این بزرگی توست…
*تنها ترین من
تو را میان کارزار دیدم تنهای تنها…مقابل تیمی که نامش روی کاغذ بزرگی ندارد اما نشان دادند که چقدر پرتوان هستند…همه اسیر کوچکی نام بوسنی بودند اما تو قبل از بازی ها هشدار داده بودی که اینگونه نیست تیم ها مثل سابق نیستند و بوسنی و نیجریه و ایران با آلمان و اسپانیا و هلند هیچ تفاوتی ندارند…بلکه شاید انگیزه اشان صد برابر بیشتر از این تیم ها باشد و ناشناختگی شان کار را سخت تر از قبل کند…
*تنهاترین…
تو با تمام بزرگیت باز تیم های مقابلت را دست کم نگرفتی…اسیر عجب و غرور نشدی و نیستی…
*کینگ لئو…
تو اسیر سیستم تیمت بودی،سیستمی که شاید مربیت از ترس اینگونه چیده بود و شاید بضاعتش بیشتر از این نبود…و همه ظاهر بینان عالم تو را مقصر میدانستند…
تو یک لحظه از پا ننشستی…نامت مهاجم بود اما در تمام طول زمین بودی…نامت مهاجم بود اما تمام خط هافبک تیمت در دستت بود…نامت مهاجم بود اما نقش گلزنی را به دیگران سپرده بودند…و تو پادشاه مطیع میدان بودی و تمام تلاشت را کردی…
من شاید طرفدار متعصب تو باشم که جانم را برای تو میدهم اما بدون تعصب میگویم کسانی که از بازی تو در تیم راضی نبودند یک مشت یاوه گو بیشتر نبودند…نقش تو همین بود نقشی که درست شخصیت پردازی نشده بود درست طراحی نشده بود و تو باز تمام تلاشت را کردی….
*تنهاترین من…
تمام نام های بزگ جهان شاید کنار تو باشند،دی ماریا،هیگواین،آگوئرو…اما بدترین شب شان بود و تو باید یک تنه می جنگیدی…
من دیدم که چطور وقتی نیمه دوم سیستم ها تغییر کرد تو داشتی خود خودت میشدی…خود خودت بودی از همان اول…منظورم آن خود خودی ست که آدم های عادی هم تشخیص می دهند…تو خود خودت شدی و آگوئرو یار روزهای سخت…
کسانی که فقط اسیر نام های روی کاغذند هیچگاه نقش تو را در گ نمی کنند…
در شبی که همه بد بودند تو خوب بودی…چشم حسود کور….همان بهتر که بازی تو را نبینند…تو ایستادی مردانه…مثل هافبک بازیساز موقعیت سازی کردی اما کسی استفاده نکرد تا خودت دست به کار شدی و یک تنه به میدان زدی و کار را تمام کردی…
حرف آخر
*برای تو دلتنگم کینگ لئو…
کسی قدر تو را نمیداند…کسی نقش تو را در ک نمی کند…تو را به تعداد گل هایت می سنجند در حالی که تو پیرلو و ژاوی و جرارد و اوزیل و… کشورت هستی که مولر و اینزاگی و رونالدو(برزیلی) تیمت هم میشوی…
تو در دو نقش بازی میکنی و باز هم بعضی ها ناراضیند…
*برای تو دلتنگم کینگ لئو…
تو در روزگاری که خیلی ها روی زندگی حرفه ایشان ریسک نمی کنند قرص های ضد تهوعت را میجوی تا برای کشورت افتخار کسب کنی…
برای تو دلتنگم که مرا داری که قدرت نوشتنش یارای معرفیت را نمیدهد و این نوشته ناقص نمیتواند چشم بندها را از چشم بعضی ها بردارد…
برای من که تو بهترینی…البته همان ها که انکار می کنند هم میدانند…فقط…بگذریم
تا ابد طرفدار لیونل مسی