مطلب ارسالی کاربران
شعری از افشین یداالهی
بوسههایت مسیر معراج است
زیر سقف خیال و خلوت و خشت
با تو گویی خدا مرا آرام
می برد روی دوش خود به بهشت!
با تو انگار ازل همین حالاست
با تو نقش فرشته کمرنگ ست
من که باشم در این میان که خدا
در هوای تو سخت دلتنگ ست
بدنت همزمان حریق و حرير
من از اعجاز تو خبر دارم
در تن نازکت خدا پیداست
تا ابد من به تو نظر دارم
صبر كن این تمام حرفم نیست
تو نباید دعای من باشی
از خدا خواستم موافق بود
می توانی خدای من باشی