درود خدمت تمامی کسانی که این مطلب رو دنبال میکنند. الفبای شعور یک حرکت و پروژه جذاب برای من محسوب میشه که قراره درون اون به کمک شما دیدگاه های خودمون رو از زاویه دیدی که داریم حول یک مسئله بیان کنیم. و به نظرم حداقل تاثیرش روی ما میتونه این باشه که ما بخشی از یه کتاب رو مطالعه کردیم و چیزی هر چند اندک آموختیم.
برای بخش سوم این پروژه سراغ کتاب های زرد روانشناسی میریم. شما رو با نحوه ساز و کار ابن کتاب ها آشنا میکنیم و چند نکته رو بهتون گوشزد میکنیم.
🌕فروشندگان امید
«تمرکز کنید تا مشکلاتتان حل شود» ، «روزی ۴ ساعت مدیتیشن کنید تا ذهن ثروت سازی داشته باشید» ، «انرژی مثبت تولید کنید تا به ثروت برسید» و...
همه ما با نوشته هایی از این قیبل رو برو شدیم. کسایی رو دیدیم که این مطالب رو از روی برخی کتاب ها تکرار میکنن. و مدعی هستن با همین کتاب ها به نتیجه دلخواه میرسن!
به طور کلی ما به کتاب هایی زرد میگیم که زندگی رو آسون جلوه میدن و به جای حل مشکلات راه های فرار از مشکل رو نه به صورت علمی بلکه با جادوی انگیزه به ما نشون میدن.
اما مشکلات این نوع تفکر چیه؟
در ابتدا باید بدونید روانشناسی زرد فقط نظر و عقیده نویسنده بوده و از منظر علمی کارآمدی اون اثبات نشده. جامعیت آماری نداره .حتی تفاوت های فردی رو در نظر نمیگیره و یک کلید رو برای همه قفل ها پیشنهاد میکنه. اصلا مشکلات رو حل نمیکنه و دنبال راه فراره.
نویسندگان این کتاب ها برای اثبات تاثیرگذاری کتاب هاشون از استدلال استقرایی استفاده میکنند.
به عنوان مثال فرض کنید ۱۰۰ سرباز در اختیار دارید و باید به اونها راهکاری بدید تا زنده از جنگ خارج بشن.فرض میکنیم سربازانی که به منطقه A میرن هربار سالم برمیگردن و کسایی که به منطقه B ورود میکنند کشته میشن. در این حالت شما هر بار یکی از دو حالت رو انتخاب میکنید و نیمی از سریاز ها رو به شمال و نیم دیگه رو به جنوب میفرستید( ۵۰ سرباز رو به شمال و ۵۰ تای دیگه رو به جنوب میفرستید) پس از گذشت ۱۰ مرتبه از اینکار ۱۰ سرباز برای شما باقی موندن که راهنمایی های شما هر ۱۰ مرتبه جون اونها رو نجات داده. حالا اونها شما رو یک منجی و یک نابغه میدونن!!!!
همین اتفاق رو نویسنده های کتاب های زرد با فروش کتاب هاشون به مردم توی ابعاد و اشکال دیگه ای انجام میدن.
اما چرا انقدر این نویسنده ها و روش هاشون موفق نمایش داده میشن؟ میتونیم بگیم تاثیر رسانست اما باید به یک نکته توجه کنیم. بازنده ها درباره شکست هاشون کتاب نمی نویسند و حتی با کسی درباره شکست هاشون مصاحبه نمیکنن:) یعنی ما فقط کسایی رو میبینیم که موفق شده باشن.
🌐 معرفی
در انتها میخوام چنتا از کتاب های روانشناسی زرد رو بهتون معرفی کنم:
اثر مرکب
چهار اثر فلورانس
بیشعوری
ملت عشق
معجزه شکر گذاری
قورباغه ات را قورت بده
پدر پولدار و...
چنتا نویسنده مشهور در این زمینه:
آنتونی رابینز
برایان تریسی
وین دایر
الیف شافاک
دارن هاردی
مل رابینسون و...
شما چه کتاب هایی در این زمینه میشناسید یا مطالعه کردید؟