یک روز یه پسر به باباش میگه چرا اسم داداشم رو گذاشتی
بابک میگه چون مامانت خیلی کباب دوست داره و اگر بابک
رو برعکس کنی میشه کباب
پسر میگه ممنون بابا
باباش میگه ممنون ریک (کی.ر)
............................
یه بار یه شامپو خریدم انقد پشتش ویتامین نوشته بود دلم
نیومد بزنم به سرم
هر روز دارم یه قاشق میخورم
.....................
یه بار پلیس مجرم میگیره میگه
مشخصات بگو
اسم . عباس
فامیل . عباسی
نام پدر. مش عباس
نام پسر . امیر عباس
محل سکونت. بند عباس
محل دستگیری . دشت عباس
پلیس میگه مارو مسخره کردی
میگه نه به حضرت عباس
................
یه بار یه ایرانیو ارتش نازی میگیره
میگه نازی و میشناسی
میگه نور چشمه عزیزم قربانم
بعد فرمانده ش میگه آفرین
میگه نازی مادرمه
...........................
یه بار مسئول بهداشت به گوسفند چران میگه گوسفندان
کجا میخوابن میگه
میگه سیاه ها یا سفیدا
میگه سیاه ها
میگه خونه مون
میگه سفیدا کجا میخوابن
میگه اونا هم خونه مون
میگه غذا چی میدی
میگه سفیدا یا سیاه
میگه سیاه
یونجه
سفیدا چی
یونجه
چرا انقد نژاد پرستانه حرف می زنی
میگه آخه سفید ا برا منه
میگه سیاه ا چی
میگه اوناها باسه من
..................
تویه مدرسه مدیر همش آبدارچی مسخره می کرد
یه روز پشیمان میشه و میره معذرت خواهی کنه
میگه ببخشید که مسخره ت می کردم
آبدارچی میگه ببخشید که منم تو چاییتون شاشید.م