بخاطر اینکه نمیتونستم به دختر مورد علاقم ابراز علاقه کنم و مشکلات استرس و اینا دیشب کلی گریه کردم و رفتم لب پنجره وایسادم بپرم پایین ولی اخرین لحظه که داشتم میپردیم انگار ی نیرویی بهم گفت سایت رو چک کن
اخرین لحظه قبل پرت کردن خودم سایت باز کردم دیوم ی نوتیف اومده سهند افسانه ای بود
انگار حس کرده بود ممکنه اتفاقی رخ بده
سهند افسانه ای گفت همین امشب بهش بگو دوستش داری
من گفتم نمیتونم استرس دارم نمیدونم سخته
اما سهند افسانه ای بهم اطمینان داد و حرفهای شاد زد تا روحیم شاد شه بعد یدفعه من شروع کردم رقص و حرکات موزون و اینجور چیزا
من حس کردم سهند افسانهای بهش یچیزایی الهام میشه که موقع خودکشی من یدفعه پیامک داد و نجاتم داد پس شایدم از چیزی مطمئنه که با خونسردی میگه ابراز علاقه کن...
سهند بهم تضمین داد
با استرس خیلی زیادی امروز به دختر مورد علاقم پیامک دادم اولا میخواستم رودرو بگم ولس بخاطر استرس گفتم همین الان پیامک بدم
بعد پیامکو که فرستادم از استرس داشتم میمردم اومدم پاکش کنم که سین زد!
قشنگ داشتم سکته میکردم و سرم گیج میرفت
حس میکردم سهند افسانه ای بیخیاله ولی چون انگار نتیجه رو میدونست
بعدش دختری که دوستش دارم اومد تایپ کنه من چشامو بسته بود یدفعه نگاهم افتاد دیدم استیکر گل و قلب فرستاد!
واقعا باورنکردنی از شدت خوشحالی پریدم بالا پایین و سهند تبدیل به اسطوره ی من شد
بدون شک روز عروسیم میرم رو تریبون و از سهند افسانه ای جلو همه تقدیر میکنم به آشپزم میگم اون چلوکباب خوبه رو با اون نوشابه ای که خنک تره قشنگ تگری شده بدار جلو سهند
چقدر تو افسانه ای هستی سهند....
من خودم همش استرس داشنم و نمیتونستم ابراز علاقه کنم و همش با خودم کلنجار داشتم
ولی اعتماد به شهند کبیر منو از مرگ نجات داد و به سوی خوشبختی برد
درحالی که نا امیدی منو گرفته بود انگار ی نیروزی ماورایی سهند فرستاد تا اون نوتیف بیاد
فگرشو کنید ممکن بود امروز الان اون مداح داشت میگفت مرحوووم حووم حوووم (چون صداشون هی بازپخش میشه رو میگروفون حرف میزنن صدا هی برمیگرده) اما سهند قهرمان ورق رو برگردوند...