مطلب ارسالی کاربران
اسکله ها چشم به راه می مانند(ادی کولمن:خوب که گوش کنی صدای نفس هایش را می شنوی!)
غروب که می شدبه اسکله می رفت وبه کانتینر ها زل می زد.پسر دست وپا چلفتی روز تاشب برای یک پنج سنتی جان می داد.خیلی ها می گفتند ادی هم مثل تمام سالفوردی های بدبخت آخر در جوی خیابان می میرد.اما آن پسری که دختران انگلیسی را دک می کرد واضح بود که به کمتر از الدترافورد راضی نمیشود.از همان اوایل از همان وقتی که لیوان پانچ اش را به سلامتی رفقای منچستر بالابرد همه فهمیدند که از دل خرابه های سالفورد الماس پیدا شده است..مورفی می گفت: کاش الان نماینده خدا اینجا بود و می دید که که آن پسر چه تکنیکی داره تا همیشه روحش قرین رحمت باشد..
آن روز. در آن کافه.تقریبا همه بودند از تامی ودیوید وبیلی و ویلف تا بقیه..ادی این قدر که خورده بود از گیجی مستی رو به صاحب بار کرد وگفت: من یک پیانیست هستم و می خواهم اهنگ"party piece "را اجرا کنم.تعجب نداشت که جوانک نیمکت یونایتد را بعضی ها نشناسند.وقتی با آن دست های بلوری آهنگ"Pennies from Heaven "را اجرا کرد دیگر همه فارق از تمام پیک ها برایش دست زدند.تقریبا همه لاابالی های توی کافه مطمئن بودند که لنگه دوم موتزارت از این کافه درپیت ظهور می کند.پسر متین و با دیسیپلین و عشق مشروب در تمام 21 سال کنار هیچ دختری نخوابید. شاید فکر می کرد هیچ وقت دیر نمی شود...
جسم یخ زده اش کنار یک درختچه تازه ریشه گرفته افتاده بود.بدن پاره پاره اش شبنم را از گل ها تراوش می کرد.مثل یک تکه گوشت یخ زده آن وسط افتاده بود.شو من برای آخرین حقه هیچ وقت بلند نشد.با دندان خرگوشی وابرو های کمی پیوندی دلربای بود برای بریتانیا.حالا هم که سالهاست از مونیخ گذشته مردم به گورستان می روند وبرای او که ستاره نبود دعا می کنند. فکر کردن هم به آن سخت است.مردمی که می آیند وبر سر قبر جوان ابدی یونایتد طلب آمرزش می کنند و امیدوارند کسی از سالفورد بیایید و میراث خانوادگی اش بگیرد..ساعت به وقت منچستر3 و 4 دقیقه