مطلب ارسالی کاربران
دلنوشته ای در ستایش و نقد ماجراجویی 22 ساله آرسن ونگر بزرگ (بخش اول)
یادم می آید زمان کودکی با فرارسیدن شنبه ها و یکشنبه ها برای تماشای بازی آرسنال بی تابی میکردیم . تیمی که یکی از دلایل اصلی ما آرسنال فن ها برای عشق به فوتبال بود. آرسنالِ یکی دو دهه گذشته آنقدر بی نظیر بود که بسیاری از کودکان و افراد دیگر را مجذوب خود کند و تمام فاکتورهای لازم را هم داشت؛ تیمی که با فوتبال چشم نواز و هجومی به سمت دروازه حریفان می تاخت. با پاسکاریهای برق آسا و چشم نواز، دل بسیاری از تازه فوتبالی ها را به دست آورد و هواداران سایر تیم ها را نیز میخکوب بازی آرسنال کرد. پاسکاری شگفت انگیز و سبک بازی که به "ونگربال" معروف شد و بازیکنان در این هندسه ونگربال قدرتنمایی می کردند ، به ستاره و فوق ستاره تبدیل شدند ، به اوج دوران حرفه ای خود رسیدند ، بازی ها را میبردند و جام های بزرگ را درو میکردند. تیمی که به معنای واقعی کلمه "توپچی" بود و حتی حریفان بزرگ و پرآوازه را به هراس وامیداشت. سربازان آن با قدرت تمام میجنگیدند و پیروز نبردها می شدند. بازیکنان جنگجوی جاه طلبی چون دیوید سیمن ، ینس لمن ، کولو توره ، تونی آدامز ، سول کمپبل ، اشلی کول ، ژیلبرتو سیلوا ، پت ویرا ، روبرت پیرس ، دنیس برگکمپ ، یان رایت والبته برترین گلزن تاریخ باشگاه تیری هانری درون باشگاهی که سرمربی ذهنیت پیروزی را در رگ های آن تزریق کرده بود. باشگاهی که محالترین کار ممکن را در فوتبال انجام داد؛ یعنی یک فصل بدون شکست در سخت ترین لیگ دنیا. تمام این موفقیت ها را مدیون یک نفر هستیم و آن هم "آرسن ونگر بزرگ". اولین سرمربی خارجی تاریخ فوتبال باشگاهی انگلستان ن هم به میزبانی استادیومی کوچک ولی پر از عشق و شور و حرارت و دارای جوی فوق العاده به نام "هایبوری". با گذر زمان باشگاه به دلیل ساخت ورزشگاه جدید دچار کمبود بودجه شد و باشگاه مجبور به فروش بازیکنان بزرگ شد. اولین خروجی کاپیتان ویرا بود که در سال ۲۰۰۵ به یوونتوس رفت. سایر بازیکنان هم پا به سن گذاشته بودند و اغلب دچار مصدومیت شدند. دوره جدیدی از عصر ونگر در آرسنال آغاز شده بود. در فصل ۰۶-۲۰۰۵ و آخرین فصل هایبوری بازیکنان جوانی چون سسک فابرگاس ، روبین فن پرسی ، آبو دیابی ، گائل کلیچی ، امانوئل آدبایور ، ابوئه و ... جا پای روبرت پیرس ، برگکمپ ، اشلی کول و لورن گذاشتند که آخرین فصلشان با پیراهن آرسنال را سپری میکردند. فصلی که پروفسور ونگر با این بازیکنان کم نام و نشان و البته با نمایش های فوق العاده کاپیتان هانری با پشت سر گذاشتن رئال مادرید و یوونتوس و ویارئال در آستانه فتح لیگ قهرمانان اروپا قرار داشت. شاید اگر در نیمه اول داور مسابقه بجای اخراج ینس لمن ، گل بارسلونا را پذیرفته بود سرنوشت قهرمان تغییر میکرد. با این حال آرسنال علی رغم وجود یک یار کمتر ، تا آخر بازی دلاورانه جنگید تا اینکه در دقیقه ۹۰ ژولیانو بلتی با یک ضربه از زاویه بسته دروازه آلمونیا را باز کرد و حسرت اولین قهرمانی اروپا برای باشگاه ، هواداران و ونگر باقی ماند. زمان سپری میشد. زمان تغییر استادیوم فرا رسید. هایبوری خاطره انگیز و نوستالژیک جای خود را به یک ورزشگاه بسیار بزرگ داد. مدرنترین و گران ترین ورزشگاه جهان. انتقال از ورزشگاهی کوچک که بازیکنان بزرگ در آن تاریخ را ساختند به استادیومی بزرگ که قرار بود در سالهای پس از تاسیسش بازیکنان جوان و مستعد پذیرای حریفان باشند. روند کشف استعدادهای جوان و خروج ستاره ها با سرعت بیشتری انجام میشد. پس از خروج هانری ، کولو توره و گالاس بازوبند کاپیتانی باشگاه به فابرگاس جوانی رسید که آرسن او را پنج سال قبل در ۱۶ سالگی از آکادمی لاماسیا به آرسنال آورد که در این تیم و در این سن و سال پایین در زمین برای آرسنال پادشاهی میکرد و به یکی از بهترین بازیکنان جهان شد . تئو والکات ،سمیر نصری ، آرون رمزی ، دنیلسون ، جک ویلشر ، بندتنر ، گیبس و ... بازیکنان جوانی بودند که جذب باشگاه شدند که تعدادی از آنها ناموفق بودند. آرسنال با این پسر بچه ها (جوانان) که در سال ۲۰۰۹ به نیمه نهایی یو سی ال رسید و با درخشش کریس رونالدو مغلوب منچستر یونایتد شد. با چنین استعدادهایی آرسنال هر فصل تا هفته های پایانی برای قهرمانی می جنگید ولی به دلایلی از جمله مصدومیت های پیاپی و بسیار زیاد ، اشتباهات مکرر داوری و کمبود تجربه از رسیدن به قهرمانی باز می ماند و رتبه های ۳ و ۴ آرسنال را در پایان فصل در دام خود گرفتار کرد. انگار از همان ابتدای فصل این دو رتبه به تقدیر آرسنال تبدیل شده بود و تا سال ۲۰۱۴ آرسنال را در خود نگه داشت. علی رغم شکست در بازیهای بزرگ لیگ برتر و لیگ قهرمانان ، با پاسکاری های سریع و ونگربال هواداران را راضی از نمایش چشم نواز خود میکردند. با به اوج رسیدن این استعدادها ، باشگاه های دیگر آنها را به خدمت می رفتند که اوج آن در سال 2011 یک روز پیش از شکست سنگین 8-2 مقابل رقیب دیرینه یعنی منچستر یونایتد رقم خورد که سسک فابرگاس کاپیتان باشگاه به خانه اول خود –بارسلونا- بازگشت و سمیر نصری راهی منچستر سیتی شد. هر دو برای کسب جام آرسنال را ترک کردند و به این اهداف خود رسیدند. با این حال در باشگاه های بعدی خود قادر به تکرار درخشش فردی خود در ترکیب آرسنال نشدند دقیقا همانند آدبایور ، توره و تیری هانری.
در سال ۲۰۱۲ در جریان شکست ۲-۱ آرسنال مقابل منچستر یونایتد در ورزشگاه امارات برای نخستین بار هواداران آرسنال ، آرسن را هو کردند. تعویض اشتباه ورود آرشاوین بجای چمبرلین پس از پاس منجر به گل اکسلید چمبرلین به فن پرسی و پس از آن اشتباه آرشاوین در به ثمر رسیدن گل دوم یونایتد صبر هواداران آرسنال را برای نخستین بار لبریز کرد. هفت سال از آخرین جام آرسنال سپری میشد و هواداران دلتنگ روزهای خوش آرسنال با پیرمرد فرانسوی بودند. در پایان همان فصل روبین فن پرسی آقای گل و بهترین بازیکن فصل جزیره در انتقالی جنجالی به رقیب اصلی یعنی منچستر یونایتد پیوست. بازیکنی که در سال ۲۰۰۴ به عنوان یک بازیکن آینده دار از فاینورد به آرسنال پیوست و زیر نظر ونگر آنقدر پیشرفت کرد که به بهترین مهاجم نوک جهان تبدیل شد. او هم برای کسب جام ، باشگاه و سرمربی که عامل اصلی پیشرفت او محسوب میشدند را ترک کرد و راهی باشگاه بزرگ انگلیسی شد که البته بهترین فصل دوران خود را در منچستر سپری کرد و رکن اصلی آخرین قهرمانی فرگوسن در لیگ برتر بود. نیش خروج او آنقدر زهردار بود که ورود پودولسکی ، کاسورلا و ژیرو نمی توانست مرهمی بر دردهای آن باشد. هرچه زمان و سالها سپری میشد آن شخصیت قدرتمند و ذهنیت برنده آرسنال بیشتر تغییر رنگ می یافت و آرام آرام آرسنال را به یک تیم معمولی تبدیل میکرد. توپچی ها از تیمی که لرزه بر پیکره حریف می انداختند به حریف مورد علاقه و خوراک خوشمزه تیم های بزرگ تبدیل شدند. با وجود خریدهای گران قیمتی چون اوزیل و سانچس و حتی سه قهرمانی اف ای کاپ در مدت چهار سال ، نمایش های پرفراز و نشیب آرسنال در طول فصول اخیر خود به خوبی گویای این نکته است که آرسن ونگر دیگر توان لازم برای ایجاد انگیزه پایدار و پرستیژ بالا و ذهنیت مداوم پیروزی را در بازیکنان تیمش ندارد. به گونه ای که تاثیر بسیار زیادی روی ذهنیت و انگیزه تک تک بازیکنان گذاشته است و تاثیر معکوس آن به حدی بوده که روی نبوغ بالای تاکتیکی ونگر سرپوش گذاشته است. مصداق بارز آرسنال ده سال اخیر به خوبی در این گفته روبین فن پرسی نمایان است که: "ما در آرسنال می خواستیم قهرمان شویم ولی در منچستر باید قهرمان می شدیم" یا در انتقال انگولو کانته به چلسی علی رغم پیشنهاد جدی آرسنال که دلیل آن را در میل به پیروزی و قهرمانی در چلسی عنوان کرده است.
با این حال ماجراجویی 22 ساله این پیرمرد فرانسوی امروز با بازی آرسنال در زمین هادرسفیلد به پایان میرسد. این را نباید فراموش کرد که آرسن ونگر بارها پیشنهاد باشگاه های بزرگی چون منچستر یونایتد ، رئال مادرید ، پاری سن ژرمن و ... را رد کرده و به جای کسب افتخارات و جام های متعدد و در پی آن تعریف و تمجید همگان ترجیح داد آرسنال نوین را در ورزشگاه جدید با بازیکنان جوان بسازد. بدون تردید دستاوردهای تاکتیکی و خدمات او در تمام این سالها به گونه ای بوده که حتی در بدترین روزها احترام و حمایت بسیاری از مربیان فوتبال را به همراه داشته است.
نویسنده: فرید ناجی پور